امپراتور

ایجاد یک امپراتوری در روسیه بعد از فروپاشی کمونیسم


    
    لن بلاواتنیک یک میلیاردر روسی- آمریکایی است که با 5/7میلیارد دلار نود و سومین میلیاردر دنیا است. او موسس، رییس و مدیر شرکت بین المللی اکسس اینداستریز (صنایع اکسس) است.
    لئونید والنتینوویچ بلاواتنیک در 14 ژوئن 1957 در مسکو متولد شد. او برای تحصیل به دانشگاه مسکو رفت. بلاواتنیک در سال 1978 به همراه خانواده اش، در حالی که بسیار فقیر بودند، از روسیه به آمریکا مهاجرت کردند. لن در آمریکا به دانشگاه کلمبیا رفت و مدرک کارشناسی ارشد کامپیوتر دریافت کرد و سپس به مدرسه تجارت هاروارد رفت و در سال 1989 با مدرک MBA از این دانشگاه فارغ التحصیل شد.
    لن بلاواتنیک در سال 1986 شرکت صنایع اکسس را در نیویورک تاسیس کرد. این شرکت یک گروه صنعتی است. تمرکز این گروه بر سه حوزه منابع طبیعی و مواد شیمیایی، رسانه و مخابرات و مبادلات املاک و مستغلات است.
    شرکت صنایع اکسس شرکت های زیرمجموعه ای در اروپا و آمریکای شمالی و جنوبی دارد. بلاواتنیک در ابتدا، پس از سقوط کمونیسم به سرمایه گذاری در روسیه روی آورد. او به همراه ویکتور وکسلبرگ، از دوستان دانشگاهی اش، شرکت سرمایه گذاری رنووا را راه اندازی کردند. آنها کمی بعد به گروه آلفای میخائیل فریدمن پیوستند تا شرکت سرمایه گذاری AAR را که ترکیبی از گروه آلفا، صنایع اکسس و شرکت رنووا (Alfa Group، Access Industries and Renova) بود، شکل دهند. از آن زمان تاکنون گروه اکسس پرتفولیوی سرمایه گذاری خود را بسیار متنوع کرده است؛ به طوری که شامل سرمایه گذاری در صنایعی چون نفت، زغال سنگ، آلومینیوم، پتروشیمی و پلاستیک، مخابرات، رسانه و املاک و مستغلات می شود. AAR بخش عمده سهام شرکت نفتی TNK را خرید و در سال 2005 به میزان 50 درصد سهام آن را به شرکت انگلیسی بریتیش پترولیوم فروخت تا شرکت TNK-BP را شکل دهند. این شرکت یکی از بزرگ ترین شرکت های نفتی روسیه است و لن بلاواتنیک از اعضای هیات مدیره آن است.
    شرکت اکسس در سال 2005 شرکت باسل پلیولفینز را که در گذشته از ادغام رویال داچ شل و BASF به وجود آمده بود، خرید.
    بلاواتنیک همچنین سهام UC RUSAL، بزرگ ترین شرکت تولید کننده آلومینیوم جهان را در اختیار دارد و از اعضای هیات مدیره آن است. اکسس در سال 1996 به شکل گیری SUAL، یکی از بزرگ ترین شرکت های تولید کننده آلومینیوم جهان، از طریق سرمایه گذاری مستقیم و ادغام سرمایه ها کمک کرد. طی یک دهه این شرکت به رشد خود ادامه داد و تبدیل به شرکتی شد که به خاطر مدیریت برجسته در روسیه شهرت یافت. در اوایل سال 2007 این شرکت با شرکت RUSAL و شرکت آلومینیوم گلنکور اینترنشنال ادغام شد و شرکت UC RUSAL متولد شد.
    شرکت اکسس در سال 2007 شرکت اکیژن، از اپراتورهای پیشتاز تلفن همراه در جهان در زمینه حل مشکلات ارسال پیام کوتاه را خرید. این شرکت بیش از 300 اپراتور تلفن همراه دارد و تعداد مشترکان آن به اعداد میلیاردی می رسد. این شرکت بیش از 1700 کارمند در 22 کشور جهان در شش قاره دارد. اکسس به علاوه در سال 2004 در گروه وارنر موزیک سرمایه گذاری کرد. اکسس همچنین در سال 2009 به سهامداران شرکت Ice.net،فراهم کننده خدمات مخابراتی در اسکاندیناوی پیوست. گروه آیکون شرکت دیگری است که در سال 2009 توسط گروه اکسس خریده شد. گروه آیکون یک شرکت بریتانیایی است که در کار تولید فیلم و سرگرمی فعالیت دارد و توسط مل گیبسون، بازیگر و کارگردان سرشناس آمریکایی و بروس دیوی تاسیس شده است.
    شرکت صنایع اکسس مالک هتل ها و املاک تجاری در ایالات متحده، آمریکای لاتین و اروپا نیز هست. یکی از فعالیت های قابل توجه این شرکت در این زمینه ساخت فائنا هتل یونیورس، یک هتل 5 ستاره است که در سال 2004 در بوئنوس آیرس تاسیس شد.
    لن بلاواتنیک از اعضای هیات مشورتی جهانی مرکز بین المللی کسب و کار و مدیریت دانشگاه کمبریج و عضو هیات مشاوران در مدرسه تجارت هاروارد است.
    بلاواتنیک، بنیاد خانواده بلاواتنیک و خود شرکت اکسس طی 15 سال گذشته از کارهای خیرخواهانه فرهنگی و موسسات خیریه زیادی حمایت کرده اند. بلاواتنیک از نمایشگاه های فرهنگی هنری زیاد و بزرگی شامل موزه بریتانیا، خانه اپرای سلطنتی، گالری نشنال پرتره و موزه هنرهای مدرن حمایت مالی کرده است. او همچنین جایزه ای برای قدردانی و شناسایی و تعالی دادن به دانشمندان و مهندسان با استعداد جوان در نیویورک، نیوجرسی و کانکتیکات پایه گذاری کرده است.
    گروه اکسس سهام عمده شرکت آمدیا، شرکت تولید کننده پیشتاز برنامه ها تلویزیونی در روسیه را نیز از آن خود کرده است. این گروه همچنین شامل مدیا سیتی(شهر رسانه)، یکی از بزرگ ترین استودیوهای تلویزیون روسیه، می شود.
    لن بلاواتنیک در حال حاضر یک شهروند آمریکایی است و در شهرهای لندن و نیویورک سکونت دارد.

آنتراکت

شخصی‌ پسرش‌ را فرستاد تا طناب‌ برای‌ چاه‌ بخرد.
به‌ پسر گفت‌: «باید طول‌ آن‌ بیست‌ ذرع‌ باشد».
پسر رفت‌ و مدتی‌ بعد از راه‌ برگشت‌ و به‌ پدر گفت‌: «طول‌ بند را گفتی‌ و عرض‌ آن‌ را نگفتی‌».
پدر گفت‌: «عرض‌ آن‌ به‌ اندازه‌ مصیبتی‌ است‌ که‌ از داشتن‌ تو می‌کشم‌».

خطای دید


این یک آزمایش خطای دید هستش

به مرکز این شکل نگاه کنید

به علامت +

حالا دایره های صورتی به رنگ سبز میشوند!

کاهش 131000 شغل در آمریکا

کاهش 131000 شغل در آمریکادر ماه جولای روی داد

صف بیکاران آمریکایی / عکس: Getty Images


    
    اقتصاد آمریکا در ماه جولای 131،000 شغل دیگر را از دست داد. این دومین ماه متوالی بود که در آن مشاغل آمریکا از بین رفت.
    وزارت کار ایالات متحده آمریکا با اعلام این خبر افزود: در این مدت بخش خصوصی 71،000 شغل به تعداد مشاغل این کشور افزوده است، اما هر دوی این ارقام بدتر از انتظارات بوده است. به رغم کاهش کل تعداد مشاغل، نرخ بیکاری آمریکا بدون تغییر و در حد 5/9 درصد باقی ماند. بسیاری از تحلیل گران نگران آن هستند که نرخ بالای بیکاری احیای اقتصادی آمریکا را تحت تاثیر خود قرار دهد. این گزارش وزارت کار آمریکا باعث شد ارزش سهام بورس های آمریکا و اروپا افت کند. کاهش در بورس های لندن، پاریس و فرانکفورت بین 6/0 درصد تا 3/1 درصد بود. به علاوه ارزش دلار هم سقوط کرد و در برابر هر پوند انگلیس با حدود نیم سنت کاهش به 5983/1 دلار رسید. ارزش دلار در برابر هر یورو نیز حدود یک سنت کاهش یافت و به 3284/1 دلار رسید.
    این آمار تازه ناشی از نابودی 143،000 شغل موقتی آمریکایی ها است که در سرشماری آمریکا به حساب آمده بودند، اما در ماه جولای مشاغل خود را از دست دادند. در ماه ژوئن 225،000 فرد شاغل شغل خود را ترک کردند. از اکتبر سال گذشته میلادی تاکنون ماه ژوئن اولین ماهی بود که در آن مشاغل کل اقتصاد آمریکا نسبت به ماه پیش از آن کاهش یافت.
    اگرچه تاثیر سرشماری می تواند توجیهی برای از بین رفتن مشاغل آمریکا باشد، اما این آمار پایه و اساس نگرانی هایی خواهد شد مبنی بر اینکه اقتصاد آمریکا در مسیر احیای خود با چالش هایی مواجه است. بخصوص آنکه گزارش های ماهانه مشاغل یکی از با اهمیت ترین شاخص هایی است که در آمریکا از نزدیک مورد توجه قرار می گیرد.
    وضعیت موجود اشتغال آمریکا بخاطر آن است که میزان استخدام افراد در بخش خصوصی همچنان در حد ضعیفی باقی مانده است. میزان استخدام ها در بخش تولید تا 36،000 شغل افزایش یافته است. این رقم برای بخش بهداشت و درمان 27،000 شغل و برای بخش معدن 7،000 شغل بوده است.
    بارت فون آرک از شرکت تحقیقاتی کانفرنس بورد می گوید: «افزایش متوسط تعداد مشاغل بخش خصوصی این واقعیت را تایید می کند که اقتصاد آمریکا در مسیر رشد به کندی حرکت می کند و زمان زیادی لازم است تا ماشین مشاغل گرم شود.» وی افزود: «سرعت فعلی برای اشتغال زایی کندتر از آن است که بتواند هشت میلیون شغل از دست رفته در دوران رکود را جبران کند. این اتفاق نه در سال آینده میلادی روی خواهد داد و نه دوسال دیگر. شاید تا پنج سال دیگر هم شاهد آن نباشیم.»
    آمار دیگری که در هفته گذشته منتشر شده بود نشان داد که رشد اقتصادی ایالات متحده آمریکا بین ماه های آوریل تا ژوئن کند شد؛ طوری که تولید ناخالص داخلی این کشور به 4/2 درصد رسید. این در شرایطی است که این نرخ در فصل گذشته 7/3 درصد بود. علاوه بر این بازار مسکن آمریکا هم ظرف دو ماه گذشته ضعیف شد. اما دولت آمریکا تاکید می کند که خطر بازگشت به رکود، اقتصاد این کشور را تهدید نمی کند.
    کریستین رومر، مشاور اقتصادی کاخ سفید در مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی ام اس ان بی سی در پی اظهارات روز پنج شنبه رییس جمهوری کشورش، باراک اوباما، گفت: «من نگران یک رکود دوباره نیستم.»
    اما بیل چنی، اقتصاددان ارشد مرکز جان هانکوک می گوید: «اگر ما تا پایان سال شاهد افزایش چشمگیر مشاغل در آمریکا نباشیم، اقتصاد آن به مشکلی بزرگ دچار خواهد شد.»
    بسیاری از تحلیلگران نیز بر این باورند که حتی بسیاری از مشاغلی که ایجاد می شوند دستمزدهای کافی ندارند تا بتواند موجب جهش در هزینه مصرف کنندگان آمریکایی شود و یک محرک برای اقتصاد آمریکا محسوب شود.
    

صف بیکاران آمریکایی / عکس: Getty Images

مدیریت حرفه نیست


مدیریت حرفه نیست

  
    معمولامدیریت را به دید یک حرفه می نگریم. از نظر شغلی آن را در کنار حرفه هایی چون طبابت و وکالت در نظر می گیریم، زیرا نقش آنها در واقع در خدمت رفاه اجتماع بودن است. به علاوه مدیران را می توان از طریق دوره های MBA به طور رسمی تعلیم داد و ارزشیابی کرد. اگر مدیریت یک حرفه در نظر گرفته شود پس دانشکده های مدیریت نیز باید بخشی از دانشکده های فنی و حرفه ای در نظر گرفته شوند.
    همین دیدگاه ها باعث شده اند که دانشکده های مدیریت در چند سال اخیر و مخصوصا در دوره بحران اقتصادی اخیر مورد انتقادات جدی قرار گیرند. زیرا به نظر می آید که این دانشکده ها قادر نیستند به وظیفه خود در تربیت رهبران کاری مسوول و موفق عمل کنند. همین باعث شده است که دانشکده های مدیریت به سمت حرفه ای تر شدن تمایل پیدا کنند. جوئل پادولنی (1) رییس سابق دانشکده مدیریت دانشگاه ییل می گوید: «هر شغلی زمانی جایگاه حرفه ای می یابد که شرایط نظری خاصی، مثلاچارچوب مشاوره بی طرفانه یا فعالیت بدون ایجاد صدمه یا تامین منافعی والاتر به عنوان اصول حرفه ای آن به دانشجویان و صاحبان آن مشاغل تعلیم داده شود. به همین طریق هم هر دانشکده ای زمانی یک دانشکده فنی و حرفه ای به حساب می آید که این رویکردها را به دانشجویانش تعلیم دهد.» این اظهار نظر پادولنی با نظریات برخی از استادان دانشکده بازرگانی هاروارد همسو است که معتقدند: «حرفه حقیقی باید دارای مجموعه ای از قوانین رفتار حرفه ای باشد و مفهوم و نتایج ناشی از اعمال آن قوانین باید به عنوان بخشی از تحصیلات رسمی به دانشجویان و صاحبان آن حرفه آموزش داده شود. با این حال بر خلاف پزشکان و وکلا، مدیران در دانشگاه های مختلف مدیریت برای اعمال یک مجموعه قانون و عرف کاری جهانی متعهد نمی شوند.»
    این رویکرد ها به حرفه ای سازی شغل مدیریت تازه نیستند، پیش از این هم در سال 1922 در اولین شماره از مجله HBR پروفسور جان گرنی کالان (2) اینطور گفته بود: «کسب وکار را می توان به عنوان یک حرفه آموزش داد و بی تردید باید زمان زیادی را نیز برای تعلیم کسانی که باید در مشاغل حساس مدیریتی فعالیت کنند، صرف کرد.» اما در این مقاله تلاش بر این است که با بررسی جوانب مختلف شغل مدیریت اثبات کنیم که مدیریت یک حرفه نیست و نمی تواند باشد. به این ترتیب دانشکده های کار و بازرگانی نیز جزودانشکده های فنی و حرفه ای به حساب نمی آیند.
ادامه مطلب ...